حکایتی از گلستان سعدی:
عارفی از مقام درویشی و عرفان به معلمی و مدرسه روی آورد.
از او پرسیدم: معلمی را بر پارسای (درویشی) چه برتری دیدی که از آن سبب به گروهِ معلمان پیوستی؟
پاسخ داد: عارف تنها در اندیشه نجات خویشتن است، ولی عالم بر آن است که غرق شدگان دریای موجخیز جهل را نجات دهد…
صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه
بشکست عهد صحبت اهل طریق را
گفتم میانِ عالم و عابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از آن این فریق را؟
گفت: آن گلیم خویش به در میبرد ز موج
وین جهد میکند که بگیرد غریق را
«سعدی»